۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

ما و عاشقی

واسم نوشته:
"ما عاشق آدما نمیشیم
ما عاشق تصویری از آما میشیم که تو ذهنمون میسازیم"
درسته
خیلی هم درسته
اما مگه این تصویرو من از کجا آوردم
تویا عکستو، که یه کاراکتر نبودی افتاده گوشه ذهن من که یه روز اتفاقی وقتی داشتم ذهنمو گردگیری میکردم پیدات کرده باشم؟
تو بودی
تو هستی
تو وجود داری
اگه تصویری هم ازت ساختم، که ساختم
یه تصویر واقعیه
تصویری که
هم خوبیاتو هم بدیاتو توش جا دادم
با بدیات میسازمو
با خوبیات که بیشترن حال میکنم!!!!!!!
.
.
.
دلم لک زده واسه قدم زدن شونه به شونت
اون بالاها
نیستی ببینی ازون بالا چه قشنگ شده این شهر مردنی
آره از وقتی رفتی نرفتم
وقتی دلم میگیره و خرم روپاس
میخام برم و چرخی بزنم
اما تو که نیستی
نرفته سر خرو کج میکنم رو به پایین.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تو هم چيزي بگو: