اصولا علاقه ای به دوست داشته شدن/ معشوق کسی شدن نداشت، بیشتر میخواست عشق بورزد تا اینکه به او عشق بورزند! همیشه از معشوق شدن فراری بود، اما دیوانه وار دوست داشت از معشوقش محبت ببیند،
دلش میخواست به معشوقش بگوید...
اما چگونه میشد؟
چگونه به باد می گفت موهای مرا نوازش کن؟
چگونه به ابر می گفت در آغوش من ببار؟
چگونه به ماه می گفت شب تار مرا روشن کن؟
چگونه به بلبل می گفت برای من بخوان؟
چگونه به یار میگفت...
تنهای عزیز عیدت مبارک... سال خوبی داشته باشی.
پاسخحذفامید دارم امسال تنهایی همه تموم بشه.. مال تو هم (البته دقیقا نمیدونم تنهایی یا نه.. یا دوست داری تنهایی رو یا نه).
آرزو میکنم بهترین ها رو برات